آیینه میگوید پیر شدی…
موهای مشکی ات سپید شد…
عیبی ندارد آینه…
موهایم را رنگ میکنم…دوباره جوان میشوم…
دلم با بغض میگوید:میشود مرا هم رنگ کنی…؟؟؟
زیر لب میگویم دلکم…
کدام تکه ات را رنگ کنم؟؟؟
آیینه میگوید پیر شدی… موهای مشکی ات سپید شد… عیبی ندارد آینه… موهایم را رنگ میکنم…دوباره جوان میشوم… دلم با بغض میگوید:میشود مرا هم رنگ کنی…؟؟؟ زیر لب میگویم دلکم… کدام تکه ات را رنگ کنم؟؟؟ می گویند : شاد بنویس…!! نه زبانم برای تعریف تو توانایی دارد و نه چشم هایم توان برای دیدنت را… نه دست هایم برای لمس کردنت تاب دارد نه بازوهایم برای به آغوش کشیدنت دراز می شود… و نه عمری باقی می ماند تا تو را باز پیدایت کنم… یک نصیحت : مواظب خودت باش یک خواهش : هیچوقت عوض نشو میدونم نباید بهش فکر کنم
دیــگــر بــهـ تــــو فــکــر نـــمــے کـنـــمــ تو را براى چه عــذابـی اکنون دیگر “در دسترس” بودنت مهم نیست چون دیگر نه “مشترک” هستی و نه “مورد نظر” …! هوا سرد است اما نگران نباش سرما نمیخورم ، کلاهی که سرم گذاشتی تا گردنم را پوشانده…! هرکس ک سراغت را میگیرد ، نمیگویم وجود نداری ، میگویم وجودش را نداشتی…! فکر نکن تو فوق العاده بوده ای ، قطع به یقین من کم توقع بوده ام…! حالا هم که اتفاقی نیفتاده ، حادثه ی بین ما ، فقط يک زد و خورد ساده بوده ! تو جا زدی ، من جا خوردم….! زمانی “نبودنت” همه هستی مرا نابود میکرد ولی حالا “بودنت”…….! میشود که نباشی؟؟؟ راستی!! سلام مرا به وجدانت برسان…البته اگر بیدار بود! دیگر همانند گذشته دل تنگ ات نمی شوم |